الهی همیشه خنده رو لبات باشه پسر مهربونم
وقایع مهم 4 ماهیگیت
- شنبه 14 اریبهشت واکسن 4 ماهگیت رو برات زدن که چقدر دردت اومد و تا شب فقط گریه کردی عزیزم .
- شنبه 28 اردیبهشت یاد گرفته بودی که پاهات رو بگیری و شصت پات رو همش تو دهنت می کری بابا مهدی هم همش حرص می خورد که بابایی نخور مریض میشی.
- یکشنبه 29 اردیبهشت وقتی دستم رو میاوردم جلو می گفتم دست بده با انگشتای کو چیکت دستم رو می گرفتی .
- شنبه 4 خرداد موقع شیر خوردن گاز می گرفتی و با شیطنت بهم می خندیدی.
- وقتی دمر می شدی دوباره خودت به حالت اولت بر می گشتی(مامان فدای قل خوردنت بشه)
- یکشنبه 12 خراد اولین باری که بهت حریره بادام دادم.
وقایع مهم 3 ماهیگیت
- پنجشنبه22 فروردین خودت برای اولین بار از سمت راستت دمر شدی.
- جمعه 13 اردیبهشت وقتی دمر می شدی بهت می گفتم لالا سرت رو می ذاشتی زمین .
کلا وقتی سه ماهگیت تمام شد خیلی خیلی شیطون شدی قند عسلم.
وقایع مهم 2 ماهیگیت
- یکشنبه 13 بهمن واکسن 2 ماهگیت رو زدیم.
- دوشنبه 14 بهمن هر کی باهات حرف میزد کلی ذوق میکردی و می خندیدی.
- سه شنبه6 فروردین خودت تو خواب از این پهلو به اون پهلو می شدی.
وقایع مهم 1 ماهیگیت
-
14دی ختنه کردنت
-
15دی شروع دل دردات
-
26دی وقتی تو خواب می خندیدی تمام بدنت می لرزید
-
3بهمن اولین خنده ات وقتی داشتم باهات حرف میزدم
درباره تولد کیان
پسر نازم کیان در13 دی 1391 ساعت 7:15 توسط خانم دکتر عارفی در بیمارستان بهمن چشم به جهان گشودی به زندگی من و بابا مهدی کلی صفا و صمیمیت بخشیدی .برای همین من و بابا مهدی تصمیم گرفتیم یه مروری به خاطراتت داشته باشیم.