....

عزیز مامان به خاطر تاخیری که تو نوشتن خاطراتت پیش اومد ببخشید .

تو این چند وقت خیلی اتفاقات برات رخ داد 2 بار مریض شدی اونم بد جوری .از عید به این ور فقط700 گرم وزن گرفتی برای همین دکترت غذا خوردنت رو از اول 6 ماهگی شروع کرد اوایل خیلی بد می خوردی همه رو یا فوت می کردی بیرون یا دهان کوچولوت رو قفل می کردی منم که همه غذاهات  رو یه کم شیرین می کردم و نمی دونستم شما شیرین دوست ندارین تا یه روز وقتی برات سوپ پخته بودم یه کم  آب لیمو ترش ریختم انقدر بامزه غذات رو تا آخرش خوردی که باورم نمی شد. الهی مامان فدات بشه از اون به بعد فهمیدم که  مثل خودم چیزای ترش رو ترجیح می دی .خیییییییییییییییییییییلی دووووووووووووووووووووووووووست دارم کیان کوچولوی من.


تاریخ : 20 تیر 1392 - 00:44 | توسط : کیان عشق مامان و بابا | بازدید : 1210 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید



هیچ نظری ثبت نشده است

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام